در دنیای امروز، مفهوم «متاورس» بیش از هر زمان دیگری در مرکز توجه قرار گرفته است. این واژه که زمانی تنها در داستانهای علمی–تخیلی به کار میرفت، اکنون به یکی از موضوعات مهم در گفتوگوهای فناورانه تبدیل شده است. از بازیهای تعاملی گرفته تا پلتفرمهای واقعیت مجازی، متاورس در حال تغییر دادن روشهای تعامل ما با دنیای دیجیتال است. اما شاید یکی از جذابترین ابعاد متاورس، تأثیری باشد که این فناوری بر روند تولید محتوا گذاشته است. آیا این تحول میتوانید روند تولید محتوا را دچار تغییر کند؟
ما در این مقاله به پاسخ این پرسش میپردازیم با ادامه مقاله همراه باشید.
به ابتدای سال 2021 بازگردیم؛ زمانی که اصطلاح «متاورس» هنوز برای بسیاری از افراد ناشناخته بود. امروزه، این واژه به یکی از محورهای اصلی مکالمات روزمره تبدیل شده است و افراد بسیاری با شور و هیجان درباره آن گفتگو میکنند. اگرچه مدت زیادی نیست که این مفهوم وارد فرهنگ لغت عمومی شده، اما حدود سه دهه پیش، نیل استفنسون در رمان علمی–تخیلی خود با عنوان “تصادف برفی” (Snow Crash) این واژه را بهکار برد و آیندهای را به تصویر کشید که در آن نسل بعدی اینترنت به کمک واقعیت مجازی ظهور میکند. در حقیقت، تولد ایده متاورس از همین نقطه آغاز شد.
ورود متاورس به جریان اخبار و گفتگوهای روزانه بیانگر پیشرفتهای شگرف در این فناوری نوین است. بسیاری بر این باورند که ما از دنیای داستانهای علمی–تخیلی به سمت واقعیت روزمره در حال حرکت هستیم. این گذار، هرچند در مراحل ابتدایی است، اما با نمونههایی همچون پلتفرمهای بازی نظیر Roblox، در حال وقوع است.
متاورس این قابلیت را دارد که نه تنها شیوه تعامل افراد را متحول کند، بلکه بهطور گسترده روند تولید محتوا را نیز تحت تأثیر قرار دهد. این فناوری، با ارائه امکانهای جدید و بیسابقه برای سازندگان و توسعهدهندگان، به آنها اجازه میدهد تا محتواهایی خلاقانهتر و فراگیرتر خلق کنند. به قول مارک زاکربرگ: «در نهایت این سازندگان و توسعهدهندگان هستند که متاورس را شکل خواهند داد و آن را به واقعیت تبدیل خواهند کرد.»
به لطف پیشرفتهای چشمگیر در واقعیت مجازی (VR) و واقعیت افزوده (AR)، متاورس در حال تبدیل شدن به بستری قدرتمند است که به سازندگان محتوا این امکان را میدهد تا محتوای تعاملی و همهجانبهتری تولید کنند. این تحولات، هرچند فرصتی بینظیر برای خلاقیت به ارمغان میآورد، اما میتواند ریسکها و چالشهای جدیدی را نیز به همراه داشته باشد.
برای درک بهتر این آینده، به خانه حراج بریتانیایی ساتبیز نگاهی بیندازیم. در سال 2021، ساتبیز اولین حراج هنر دیجیتال خود را در دیسنترالند (Decentraland)، یک پلتفرم واقعیت مجازی مبتنی بر بلاک چین اتریوم، برگزار کرد. این خانه حراج، نسخهای دیجیتالی از دفتر مرکزی خود در لندن را ایجاد کرد و به بازدیدکنندگان اجازه داد تا هنر دیجیتال 27 هنرمند NFT را مشاهده کنند و با آن تعامل برقرار کنند.
آیندهای نه چندان دور در پیش است که در آن، سازندگان محتوا باید نه تنها به تولید محتوای سنتی دوبعدی که بهطور منفعلانه مصرف میشود ادامه دهند، بلکه باید ابزارها و محتواهایی خلق کنند که به کاربران امکان تعامل بیشتر را فراهم آورد.
به یادآورید نظریه مشهور مارشال مکلوهان که میگفت: «رسانه پیام است». در دنیای متاورس، یوتیوبرها، تیکتاکرها و پادکسترهای امروزی، با خلق کپیهای دیجیتالی از خود، خانه، استودیو و سایر اشیاء پیرامونشان، تجربههای تعاملی و همهجانبهای برای مخاطبان خود فراهم میکنند.
تصور کنید در فضایی واقعگرایانه از یک آشپزخانه قرار دارید، جایی که میتوانید بافت غذا را احساس کرده، آن را جابهجا کنید و یک آشپز حرفهای بهصورت مجازی شما را راهنمایی کند. این واقعیت نوین، نمونهای جذاب از پتانسیل تولید محتوا در متاورس است.
ما در آستانه ورود به عصری هستیم که مجموعهای از ابزارهای نوین در دسترس سازندگان م